زندگی نامه ایلان ماسک

ایلان ماسک کودکی سخت و دشواری داشت. زمانی که او بسیار کوچک بود، پدر مادر او از هم جدا شدند و در همان سنین کودکی با بازی های کامپیوتری آشنا و متوجه علاقه شدید خود به برنامه نویسی شد. در همان سنین یک برنامه ریزی کوچک انجام داد که علاقه او را چند ۱۰۰ برابر کرد. ایلان در ۱۵ سالگی یک برنامه نوشت که آن را به قیمت ۵۰۰ دلار فروخت و از همان موقع حس کرد که می تواند از این کار پول زیادی را در به دست بیاورد و رشد کند. او که از بچگی علاقمند بود که به آمریکا برود، به خاطر اینکه شرایط آن برای او فراهم نشد، مجبور شد که به کانادا به قصد ادامه تحصیل و پیشرفت سفر کند.

در همان دوران ایلان تعریف می کند که در مدرسه وقتی از رویا پردازی های خود برای همکلاسی هایش تعریف می کرد و می گفت می خواهد که یک ماشینی طراحی کند و بسازد که مثل اتومبیل های فضایی باشد و بتواند پرواز کند، آنها او را مسخره می کردند و او را دست می انداختند و می گفتند تو نمی توانی به خواسته هایت برسی چون تو از خانواده ای فقیر هستی که پدر و مادرش از هم جدا شده اند.

اولین خصوصیت انسان های منفی مسخره کردن و دست انداختن دیگران است. این آدم ها بسیار خطرناکند چون می توانند رویاهای شما را بکشند و از بین ببرند.

ایلان هم زمان با تحصیل خود در کانادا، کار برنامه نویسی را تخصصی تر آموزش می دید. او از زبان خودش تعریف می کند که آن روزها از سخت ترین روزهای زندگی او بود، بعضی شب ها از شدت گشنگی به خواب می رفت. با اینکه روزهای بسیار سختی بود اما در قلب خود رویاهای بزرگی را می پروراند. همین امر باعث شد به سختی تلاش کند و درس بخواند و موفق به گرفتن بورسیه از آمریکا بشود. او مدرک کارشناسی را در رشته فیزیک به دست آورد اما سال بعد تصمیم گرفت که در مدرسه  وارتون دانشگاه پنسیلوانیا مدرک کارشناسی در رشته علوم اقتصادی را نیز به دست آورد که بتواند کار سود دهی را راه اندازی کند، اما  بعد از اینکه پذیرش دکترا خود را دریافت کرد، انصراف داد و کمپانی زیپ را راه اندازی کرد.  ماسک به زودی موفق شد در سال ۱۹۹۵ به همراه برادرش کیمیال ماسک شرکت نرم افزاری زیپ ۲ را تاسیس و بلافاصله با نیویورک تایمز و شیکاگو تریبون قراردادهایی را ببندد و سود بسیار زیادی را به دست بیاورد.

شما با هر فکر و احساستان به جهان هستی انرژی می دهید، و در واقع انرژی شماست که زندگی تان را می سازد. ایلان در شرایطی که به کرات با شکست روبرو شد و خیلی ها او را مسخره می کردند وحتی همسرش با  وجود ۵ فرزند او را ترک کرد و همسر دومش نیز که از بازیگران معروف هالیوود بود نیزاز او جدا شد. اما او هر بار شکست می خورد، قوی و قوی تر می شد و انگیزه اش بیشتر و بیشتر می شد.

دیری نپایید که موفق شد کمپانی تسلا را راه اندازی کند و ماشینی را طراحی کرد که می تواند به صورت خودکار کار کند. اسم پروژه آخر ایلان ماسک ترا بشریت نام دارد که به معنی زیاد کردن عمر انسان می باشد و باعث گول زدن مغز انسان می شود که سلول های انسان پیر نشوند و انسان بتواند تا ۲۰۰۰ سال عمر کند. هم چنین از آخرین ایده های او می توان به فرستان انسان ها برای سفر در ماه پرداخت.                                                    ایلان از بد بودن دنیا شکایت نمی کنه! ایلان دنیا رو تغییر می ده!

زندگی ایلان ماسک درس های بسیار بزرگی به ما می دهد، اگر در آن تامل کنیم، رمز و رازهای بسیاری در آن نهفته است.  زندگی ایلان ماسک این درس بزرگ را به ما می دهد که اگر هدفی در سر دارید و برایتان مهم است حتما آن را انجام دهید، حتی اگر نتیجه احتمالی آن شکست باشد. نگاه ایلان ماسک در دنیا شکل متفاوتی دارد. او مقاله ای نوشته است که حمل و نقل مردم با سرعتی بیشتر از صوت هایپرلوپ را امکان پذیر خواهد کرد. او یک ایده پرداز نابغه است. او برنامه هایی نیز برای برقراری حکومت در مریخ دارد! سیاره ای که احتمالا زیستگاه بعدی انسان ها خواهد بود. او مردن در مریخ را به زمین ترجیح می دهد…

به یاد داشته باشید که:

خطا همیشه یک گزینه روی میز است، اگر در کارها شکست نخورید، نمی توانید به اندازه کافی نو آور و خلاق شوید.

ایلان ماسک